چگونه برای بهبود در بالش بادی در 60 دقیقه

بود. این اثر که طولانیتر و حجیمتر از هر سمفونی قبل از آن بود، در اوایل سال ۱۸۰۵ به اجرا درآمد اما با استقبال

توسط مدیر سایت در 7 اردیبهشت 1402

بود. این اثر که طولانیتر و حجیمتر از هر سمفونی قبل از آن بود، در اوایل سال ۱۸۰۵ به اجرا درآمد اما با استقبال کمی روبرو شد. اجرای این اثر مجدداً توسط ادارهٔ سانسور اتریش به تأخیر افتاد و سرانجام در نوامبر ۱۸۰۵ در خانههایی که بهدلیل جنگ ائتلاف سوم و اِشغال شهر توسط فرانسه، تقریباً خالی از سکنه بودند، اجرا شد. وقتی پیانو مینواخت و کسی سرزده وارد میشد، از خشم صورتش برافروخته، رگهایش متورم و با لبهای لرزان، حالتِ جادوگری را داشت که در چنگالِ ارواح و شیاطین اسیر شده باشد. نهایتاً بر اساس یک نوشته شبیه وصیتنامه از کاسپار (که دیر بهدست آمده بود)، باعث شد تا سرپرستی کاسپار را به صورت مشترک به وی و یوهانا بدهند. بتهوون در تپلیتسه با گوته که مایل بود با او آشنا شود، ملاقات کرد. این آهنگ به شدت در او تأثیر کرد ولی گوته نمیخواست که هیجانش نمایان شود و گفت: «این آهنگ هیچ تأثیری ندارد جز اینکه فقط شخص را به تعجب میاندازد» اگر چه کمی بعد گفت: «این آهنگ پرعظمت و شگفانگیز بود، گویی تمام بنای ساختمان میخواست فرو بریزد».

This c​on᠎te nt has been gen᠎er᠎at᠎ed by GSA  Content  Gen erator DE᠎MO᠎!

وی بعدها سونات پیانو شماره ۱۴ را به جولی اهدا کرد که امروزه معمولاً با نام «سونات مهتاب» شناخته میشود. گفته میشود نوآوریها و بیان شدیدِ شخصی وی در کارهای این دوره کاملاً مشخص است، چنانکه «کوارتت زهی، اپوس ۱۳۱»، را در هفت موومان ساخت و به «سمفونی نهم» در آخرین موومان، حجم زیادی از نیروی گروه کر را به ارکستر اضافه کرد. سال ۱۸۱۰، در یک بررسی از کارهای وی که توسط ارنست هوفمان انجام گرفت، همراه با هایدن و موتسارت از او بهعنوان یکی از سه آهنگساز بزرگِ موسیقی کلاسیک یاد شد. شاید مهمترین حامی اشرافی وی، آرشیدوک رودولف (جوانترین فرزندِ امپراتور لئوپولد دوم) بود که در سال ۱۸۰۳ یا ۱۸۰۴ شروع به آموختن پیانو و آهنگسازی نزد وی کرد. برای نخستین بار به اجرا درآمد. در دوم آوریل ۱۸۰۰، بتهوون برای نخستین بار سمفونی اول خود را در سالن بورگتئاتر، همراه با رپرتوار گستردهای از آثار هایدن و موتسارت، و نیز یک سپتت و یکی از کنسرتوهای پیانو را به اجرا گذاشت. خودِ او بخشی از این توقف را ناشی از یک بیماری طولانی مدت (که او آن را «تب التهابی» نام نهاده بود) میدانست که از اکتبر ۱۸۱۶ شروع شد و بیش از یک سال ادامه داشت.

Content has been cre at ed ᠎wi᠎th G​SA Con te​nt G᠎ener᠎ator  Demov​ersion!

از جمله، طی سالهای ۱۸۰۱ تا ۱۸۰۵، فردیناند ریس را آموزش داد که طی آن به آهنگساز تبدیل شد و بتهوون بعدها در مورد روابطشان، خاطرات نوشت. کلاهش را به نشانهٔ احترام برمیدارد و گردنش را نیز خم میکند. کاسپار علاوه بر مذاکره در مورد قیمتهای بالاتر برای آثاری که بتهوون اخیراً ساخته بود، فروش برخی از آهنگهای منتشر نشدهٔ قبلی وی را نیز آغاز کرد و بتهوون را (بر خلاف میلش) تشویق کرد که نسخههایی از آثار محبوب خود را برای سایر سازهای ترکیبی تنظیم کند. بتهوون بر خلاف گوته، هیچگاه در خدمت اشراف وین نبود و بر این اعتقاد بود که «هنرمندان بهاندازهٔ اشراف قابل احتراماند». وی اعتقاد داشت که موسیقی بتهوون هیجان زیادی دارد و ممکن است آرامش او را که طی سالیان دراز و با رنج به دست آورده بود، برهم زند. ، آرشیدوک رودولف و شاهزاده جوزف فرانتس فون لوبکوویتس به نیابت از دوستانِ آهنگساز، قول دادند که مُستمری ۴۰۰۰ فلورین در سال را به او پرداخت کنند. به تصویر کشیده شدهاست. ؛ در تصویر کامل، بتهوون یک لیر-گیتار در دست خرید بالش گردنی دارد.

کمشنوایی او مانعی برای آهنگسازیاش نشد، اما نوازندگی در کنسرتها، که یک منبع درآمد سودآور برای او بود، بهطور فزایندهای برایش دشوار شده بود. فرانتس شوبرت، که مشعلدارِ این مراسم بود، یک سال بعد درگذشت و در کنار او دفن شد. آخرین کاری که بتهوون تمام کرد، موومان نهاییِ کوارتت سیزدهم بود که برایش یک قطعهٔ جایگزین، بهجای قسمت دشوارِ فوگ بزرگ نوشت. ممکن است اختلاف طبقاتی یا فقر مالی بتهوون باشد، یا رفتار و بیماری او که از مردم دوری میجست، ترز را تحت تأثیر قرار داده و او را از این ازدواج مأیوس کرده باشد. آثار دوران میانیِ بتهوون جایگاه او را بهعنوان یک استاد، تثبیت کرد. از همان سال ۱۸۴۵ این شهر میزبان یک جشنوارهٔ موسیقی به نام «جشن بتهوون» بودهاست. این کنسرت یک شکست اقتصادی محسوب شد، و آن نسخه از فیدلیو نیز یک شکست اساسی بود و بتهوون شروع به تجدیدنظر و اصلاحِ اپرا کرد.

آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن